درد آنجاست که زنان من،به آزادی های اجتماعی خود هرزگی می گویند.و دردناک تر فرزندی ست از ثمره ی این تفکر.و این سیکل اشتباه تا حدی ادامه پیدا می کند که در سرزمین های
مذهبی هیچ زنی دیده نمی شود و هیچ لذتی چه مرد و چه زن از روابط نمی برند.حالا جامعه فقط جنس مذکر شده و در شهر و رفت و آمد ,مرد های خشکی دیده می شود که برآمدگی های زنانه فقط دارند و هیچ چیز از آزادی های اجتماعی و حقوق طبیعی خود نمی دانند،دقیقن مثل پرنده ای می مانند که در قفس بدنیا آمده و هیچ تصوری از بیرون قفس ندارند.
خانواده ها نقش آفرینان اصلی این تک
جنسیتی جامعه را ایفا می کنند.چون خانواده هیچ شناختی به فرزند خود نمی دهند و آن را روانه ی رابطه ای می کنند که قرار است دو حیوان که هیچ شناختی از هم ندارند با هم زندگی کنند.خانواده ها طریقه ی آشپزی،ظرف شستن،جارو زدن و .....همه و همه را آموزش می دهند و مهم ترین قسمت آموزش را به نهاد های دولتی قبل ازدواج می سپارند که در دو جلسه انتظار دارند که این دو حیوان را به هم نزدیک کنند و ثمره ی این حماقت،تنهایی ست.تنهایی ای که مرد را می گیرد و تنهایی ای که زن را رها نمی کند و در نتیجه هر دو جن وق وق های سگ ولگرد...
ادامه مطلبما را در سایت وق وق های سگ ولگرد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : eahora23 بازدید : 66 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 18:34